و بعله
فاطمهی این روزهای کرونایی
توی وبلاگ حریری به رنگ ابانیه چالش گذاشته اند . خودتان را در این روزها بکشید.
راستش فاطمهی این روزها کلی در بر سرش ریخته . مجازی امروز دوتا امتحان داد و کلی تست نزده برای زدن دارد .
یک پروژهی گرافیکی گرفته و دست به دامن فوتوشاپ شده .
نگران همان گل اشک تمساحیست که بیش از حد بلند شده و تا باد میزند میافتد و نه دلش میابد ببردانرا و نه میتواند نبرد .
کتابهای خودش را تمام کرده ولی سریال جدید شروع کرده است ( the originals)
یک خرگوش دورو برش میپلکد و خودش را به لیوان قهوهی فاطمه میزند و روی فرش میریزد .... انقدر فرش اتاقش پر از رنگ و جوهر است که دیگر مادرش متوجهی لکهی قهوه میانانهمه لکه نمیشود !
برچسب کیبورد گل گلی سفارش داده است و منتظر است تا دو سه روز دیگر به دستش برسد .
دست به ساز نمیزند ولی تا بخواهی اهنگ و پادکست گوش کرده است .
شال گریفندور بافته و از خود جدایش نمیکند.
فقط نمیدانم چرا فاطمه این روزها به اندازهی قبل گشنه نیست .
شوی لاک تشکیل داده و روزی یک رنگ میزند ..طرح میدهد .. خراب میشود ... پاک میکند ... دوباره میزند
دربارهی هر چه که در تصویر بود گفتم اما دربارهیانخط خطیها حرفی نمیماند !
پی نوشت 😂 سمت چپ نقاشیو با راست مقایسه کنین ... فرق بی حوصله کشیدن و با حوصله کشیدنو در یابید.